۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

سلام

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست*** سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست

تو یک رویای کوتاهی دعای هر سحرگاهی*** شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه میخواهی

من ان خاموش خاموشم که با شادی نمیجوشم*** ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم

تو غم در شکل اوازی شکوه اوج پروازی*** نداری هیچ گناهی که بر من دل نمی بازی

مرا دیوانه میخواهی ز خود بیگانه میخواهی*** مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه میخواهی

شدم بیگانه با هستی ز خود بیخود تر از مستی*** نگاهم کن نگاهم کن شدم هر انچه میخواهی

بکش دل را شهامت کن مرا از غصه راحت کن*** شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن

بکن حرف مرا باور نیابی از من عاشق تر*** نمیترسم من از اقرار گذشت اب از سرم دیگر

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست*** سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از همفکری شما ممنونم...